ختنه کردن پسرمون در 15 روزگی
این عکس ها مربوط میشه به روز ختنه کردنت که شما 15 روزه بودی من و بابایی و مامان جون و آقاجون بردیمت بیمارستان تامین اجتماعی نکا که شما رو ختنه کنند الهی بمیرم برات وقتی که بردنت توی اتاق جراحی اینقدر ساکت ومظلوم بودی که صدات در نیومد فقط من پشت اتاق از استرس نفسم داشت بند میومد که شما رو دادن بیرون خیلی گریه کردی عزیزم و وقتی آوردیمت خونه بهت استامینوفن دادم که درد نکشی که شما هم همش میخوابیدی آفرین پسر شجاع من. عشقم خیلی دوستت دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی